تك داستان آموزنده
| ||
|
به آتوسا دختر کورش گفتند : مردی پنج پسرش در راه ایران شهید شده اند او اکنون در رنج و سختی به سر می برد و هر کمکی به او می شود نمی پذیرد دختر فرمانروای ایران با چند بانوی دیگر به دیدار آن مرد رفت خانه ایی بی رنگ و رو ، که گویی توفانی بر آن وزیده است پیرمردی که در انتهای خانه بر صندلی چوبی نشسته است پیش می آید و می گوید خوش آمدید نظرات شما عزیزان:
سلام نگاه کن من که نگفتم بازدید خودم زیاده گفتم بازدید تو هم کمه . حالا اگه دوست داشتی بیا توی وبلاگم و برو آخر وبلاگ روی گزینه ی ورود کلیک کن بعد یوزر و پسورد که قبلا برات فرستادم را وارد کن
سلام خوبی وبلاگت قشنگه ولی بازدیدش کمه نگاه کن من در یک اقدام عجیب تصمیم گرفتم یک یوزر و پسورد براتون بزارم تا بیاین تو وبلاگم و مطالب خود را بگذارید. username:scar pasword:8510124
برچسبها: [ جمعه 6 خرداد 1390برچسب:آموزگاران ما , ] [ 23:23 ] [ سجاد آرام ]
|
|
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |